” مردى براى تمام فصول” تحلیل رسیده

” مردى براى تمام فصول”

آنچه در ذيل ميخوانيدنقد نيست، نقطه نظر ى در مورد يكى از شخصيتهاى اصلى اين رمانست.
رمان حكم “نظر بازى” با دو شخصيت اصلى كه در همان ابتداى داستان و نوع برخوردشان با همديگر نمايانگر موقعيت زندگى و اجتماعى ايندونفر است.
زنى در دادگاه خانواده در حال روبرويى با قاضى براى احقاق حقش و مردى با توجه به موقعيت كه نشان ميدهد در حال خروج از دادگاه بدون نوبت و در ارتباط با قاضى….
دليل جذب من به اين داستان يكى مظلوميت زن جوان داستان براى گرفتن طلاق از زندگى زناشويى كه پايه اش از بنيان غلط بوده و دوم مرد داستان ؛
مرد اين داستان ، حاج بهرام مهراد….
نويسنده در رمانش بشدت روى شخصيت ساختارى او كاركرده؛
مهراد،
مردى اسطوره مانند
باور بفرمائيد’
مهراد در نظر اكثر خانمها بسيار خواستنيست
خصوصيات اخلاقيش ، بخصوص ؛
اينمرد در لحظه بهترين تصميم را ميگيرد كه بنظرم يكى از مثبت ترين وجوه شخصيتى اين فرد مى باشد، آرامش، صبر، سكوت بجا، حفظ شئونات اسلامى و اجتماعى ، عشق به زندگى خانوادگى و بخصوص فرزندانش،
اما. …
نقطه ضعف هم دارد كه به موقعش به آنهم خواهم پرداخت
ولى الآن در مورد خود اين فرد و اسطوره ساختن نويسنده كه به قصد اينكار را كرده
حرف دارم. !
مردى به تمام معنا…….
بگذاريد اينطورى بگويم؛
” مردى براى تمام فصول”
از درست و بجا رفتار كردنش كه تا اين پستهايى كه خوانده ام رفتار صحيحى داشته ، مسئله دوم كه مهمتراست خويشتندارى اين فردست با همه اينچنين رفتار كرده، انگار در زندگى مراحل زيادى را طى نموده و با اينكه مرديست كه در دوران چهل چلگى است ولى روى نَفسش خوب كار كرده نه تنها بدليل مذهبى بودن و اعتقاداتش كه مطمئناً خيلى ابزار مهمى است براى رسيدن به ايندرجه ولى روزگار انسانها را ميسازد ، و خوب در اينمرد كاملاً ديده ميشود.
مسئله دوم ؛ اقتدار اخلاقيش و نوع تفكر مثبتش است كه دستخوش احساسات زودگذر نميگردد.
بخصوص عصبانيت ، كه در اين مردان مقتدر بعصى اوقات نمود بارزى دارد .مسئله خيلى مهمتر ، ارتباط با فرزندانش ميباشد، من اين مسئله برام خيلى خيلى خوب و امتياز مثبت ديگر حاج مهراد بود .
رابطه اى كه مردى چنين مذهبى با موقعيت كارى ، درك حال و اوضاع روحى دخترش را كرده و اجازه شركت در كلاسهاى هنرى چون نقاشى و طراحى و موسيقى را ميدهد، خانواده هاى مذهبى ، موسيقى و يادگيرى آنرا نمى پسندن، وقتى نوازنده را مطرب مى بينند( رفتار افراطى لعيا) كه البته رفتار اين زنهاى بحث زيادى دارد، و بُعد ديگر موقعيت كارى و كلاس كارى اين حاج آقا كه مطمئنم در گذشته بشدت درگيرش كرده كه اين جايگاه را در حال حاضر داراست.
و مهمترين مطلب طرز بيان زيباى احساسات، كه اكثريت آقايون اصلاًً بلد نيستند.
اين بيان شيوا را كه آقاى بهرام مهراد ، بسيار براى دستيابى به خواسته قلبيش به زيركى هرچه تمامتر از آن بهره ميبرد.
نويسنده مردى خالق مرديست كه هيچ خواننده مؤنثى نميتواند فريفته اين مرد نشود .
مردى ساخته كه هيچگونه امتياز منفى به او تعلق نگيرد.
اما من در يكجاى كار و ارتباطش به او منفى ميدهم،
او آنقدر در زندگى مارى غرق شده كه به خطا رفتن و خيانت همسرش را متوجه نشده در صورتيكه هركدوم از زوجها خيانت مى كنند ديگرى سريع متوجه ميگردد،
سردى روابط كه مهراد نتوانسته در آن پيروز گردد و شكست بزرگ خانوادگيش خود را نشان ميدهد.
خوب اگر اين نبود همتايى وارد نميشد.
اين فقط كمى از شيفتگى من نسبت به كاراكتر مهراد است.

براى نويسنده اين رمان آرزوى موفقيت دارم چون بسيار شيوا و خواندنى صحنه ها را خلق كرده بخصوص صحنه هاى تنهايى مهراد و درد فهميدن خيانت همسرش و برگشت ذهنى به گذشته شان و بيدار شدن از خواب غفلتش.

مانيا سليمانى
٩٩/٥/٢٩