
عمارت در بی تابی عشق
عکس از : یاسمن همتی
بعضی از کتاب ها را که وقتی به دست می گیریم و می خوانیم ؛ دیگر دلمان نمی آید کنار بگذاریم ، چشمهایمان را می بندیم و دلمان می خواهد هزار بار صحنه هایش را تصور و تصویر سازی کنیم ، هزار بار از عاشقانه هایش بخوانیم و مرور کنیم ؛ رمان بی تابی از خانم الناز محمدی به نظرم یکی از بهترین رمان هاست که عاشقانه های بی نظیری دارد ، اگر به دنبال یک کتاب خوب هستید که هم عاشقانه و هم پر از معما باشد به شما این کتاب را توصیه می کنم ، داستان از یه عمارت قدیمی و بزرگ شروع می شود جایی که رزا و سامی دختر خاله و پسر خاله هایی هستند که کودکی و نوجوانیشون رو در کنار هم در عمارت بابا میرزا گذراندند ، بابا بزرگ مهربونی که مولانا دوست و مولانا ش قهاری هست که مدام اشعارش رو زیر لب زمزمه می کند تا با تکیه برآن راه گشای آدم های عمارت و مشکلاتشان باشد ؛ از آن پدر بزرگ هایی که باید در خانه هر کدام از ما باشد . عشق که با کلام مولانا باشد حاضرید به خاطرش حتی جانتان رواهم بدهید ؛ این عشق در نگاه اول آشنا به نظر می رسد ، ای دوست قبولم کن و جانم بستان ؛ اما قصه داستان این عمارت رو فقط عشق نمی سازد اتفاقات تلخی در گذشته و زندگی سامیار وجود دارد که مانع اظهار عشقش در جوانی به رزا میشود ؛ پدر سامیار ناخواسته مرتکب قتل عموی رزا می شود و بذر کینه و انتقام را در دل پدر رزا می نشاند در حدی که رسول پدر رزا به صورت علنی و مستقیم سامیار رو مورد خطاب قرار می دهد و از این عشق برحذرش می دارد و تبر به نهال کوچک عشق آنها می زند رزا را از او دور میکند . سامیار در ظاهر کنار میکشد تا رزا کمتر آسیب ببیند. حالا بعد از سالها که به تنهایی عادت کرده و با غم مادر مریض و بیمارش درد می کشد و خاطراتش را در پستوی ذهنش پنهان کرده ، به یکباره با تصمیم رزا و راهی که در آن قدم گذاشته ورق برمی گردد و صفحه تازه ای را به رویش باز میکند . که تمامی اعضای خانواده قصه را آنطوری که دلش میخواهد به زبان بیاورند.
حالا باید منتظر شد تا ببینیم حقیقت ماجرا چطور و از زبان چه کسی گفته می شود .و آیا می تواند سکوت چند ساله عمارت تغییر کند یا خیر ، الناز محمدی داستانش را با عشق این دو جوان آغاز می کند ودر ادامه به مشکلات و معضلات اجتماعی و خانوادگی می پردازد ، نکته ای که هیچ وقت از آن غافل نمی شود ودر تمام داستان هایش به نوعی آن را روایت میکند و این نشان دهنده ذهن خلاق و پویای او است . اما نکته مهم و مسئله قابل توجه اش نگاه عمیق و آگاهانه و هوشیارانه اش به تبعات اعدام به روی خانواده و اطرافیان قاتل است که رمان را متمایز می کند. او در نشان دادن شخصیت سامیار و احساساتش در برابر اتفاقاتی که برایش در کودکی تا جوانی پیش آمده بسیار خوب و عالی عمل کرده است برای مثال نوع برخورد سامیار با مادرش و بیان احساساتش و توصیفات و فضاسازی خوب آن مخاطب رو تحت تاثیر قلم خوب نویسنده قرار می دهد. به طوری که خواننده به خوبی با آن همذات پنداری می کند . نویسنده به خوبی به تجزیه و تحلیل رفتارهای متفاوت شخصیت های مختلف داستان می پردازد تا برای مخاطب باور پذیر باشد و آن را بپذیرد . تسلط کافی بر روی روان شناسی و استفاده از آن در بطن داستان با دلایل علمی باعث می شود که هیچ ابهامی از گذشته در فکر و ذهن خواننده بوجود نیاید . خلق شخصیت بابا میرزا و بهره بردن از اشعار مولانا توسط این شخصیت از نکات مهم و برجسته ای است که در ذهن مخاطب باقی می ماند .
من این کتاب خوب را به تمامی کسانی که یه عاشقانه پر تعلیق و خانوادگی با چاشنی معمایی رو دوست دارند، توصیه می کنم .
○فرشته حقیقی
°۱۵مرداد۱۳۹۹